«حقوق‌های نجومی» کربلای دیگری را می‌سازد

بررسی حرام ‌هایی که «کربلا » را کربلا کرد؛

در بیان چرایی واقعه‌ی عاشورا علل بسیاری همیشه ذکر شده اما همیشه برای بسیاری این سوال وجود داشته چه شد که کوفیان که این مقدار مشتاقانه حضرت سیدالشهدا امام حسین(ع) را به کوفه دعوت کردند اما همان افراد به فاصله‌ی چند ماه در مقابل حضرت ایستادند و سپاهی شدن که یکی از شقی ترین و سخت دل ترین سپاهان تاریخ لقب گرفتند.

مگر بر کوفیان چه گذشته بود؟ مگر حسین (ع) پسر علی بن ابی طالب (ع) حاکم سال‌های قبل کوفه را نمی‌شناختند؟ چرا پنجاه سال بعد از وفات پیامبر اکرم(ص) کار کشور اسلامی به جایی رسیده باشد که همین مردم مسلمان از هرقشری در کوفه و کربلا جمع بشوند و جگر گوشه‌ی همین پیغمبر(ص) را با آن وضع فجیع به خاک و خون بکشند!؟

پیامکی از دیار دیگر..

بسم الله...

چند نفری از دوستان به علاوه ی همراه اول و بانک تجارت و بانک شهر تولدم رو تبریک گفتن اما یکی از پیام ها خیلی دلم رو سوزوند...

پیامک یکی از اعضای شورای انجمن بیرجند

سلام رئیس.میدونم تولدته.تبریک میگم یک روز به شهادت نزدیک تر شدی انشاالله.

پ ن: به رئیسش دقت نکنید دیگه من نهی شون کردم از گفتن این کلمات، ولی چه کنم که آدم نمیشن...
پ ن: عمر ما میگذرد و مانده ایم...

این هم الگو برای زندگی به خصوص ازدواج اجتماعی

«وضعِ عادیِ زندگی‌کردن شهدا چه‌جوری بوده؟ فرض بفرمایید ازدواجشان؛ در این خاطرات شهدا که زندگینامه‌ی شهدا [است‌] - حالا تا آن مقداری که بنده دیده‌ام و خوانده‌ام و نگاه کرده‌ام - در چند مورد بحث ازدواج اینها مطرح میشود؛ چگونگی ازدواج اینها، رفتار اینها در گزینش همسر - دنبال چه‌جور همسری بودند - بعد مراسم ازدواج، بعد نوع رفتار با خانواده‌ها، اینها همه قلّه‌های اخلاق اسلامی است.

امروز ما گرفتاریم؛ ما امروز به این چیزها احتیاج داریم. امروز جوان ما برای ازدواج، برای گزینش همسر چه‌جوری فکر میکند و چه‌جوری باید فکر کند؟ آن الگو را باید در مقابل او نگه داشت؛ اینها الگو هستند، شهدای ما الگو هستند.» رهبر انقلاب در دیدار اعضای کنگره شهدای خراسان شمالی و چهارمحال..12/10

پ ن : کتاب های خاطرات شهدا از زبان همسرانشان را بخوانید برای ازدواج نکات جالبی دارد الگو برداری از تک تک رفتارهاشان خیلی مناسب است.بعضا شاید برای شما همان اتفاقات تکرار شود..چندین شهید سبک ازدواج و زندگی شان نوشته شد.

همت، مدق، چمران و باکری و...

برای من چمران نکات خیلی خیلی جالبی داشت که هنوز بهش فکر میکنم...همت عجیب بود( گاها برخی رفتارهای مذهبی مان را با این ها مقایسه میکنم دچار تناقض می‌شوم) به این هم فکر میکنم (کتاب به مجنون گفتم زنده بمان)

نمیدونم هنوز اون نوع زندگی همت و همسرش برایم عجیب است...یا مگر میشود مثل چمران  از روی دست خط یک نفر بشناسی فرد مقابلت را ( بله میشود)...

استاد قاسمی حرف جالبی میزد میگفت اگر بین دختر و پسر هفتاد درصد اشتراک بود 30 درصد حل می‌شود..(پ ن: بروید باهم بسازید)

الحمدلله...

من و محرمای کودکی ام ...

محرم که می شود..

محرم که می‌شود دوباره یاد خاطرات کودکیم و دسته‌های زنجیر زنی در ذهنم نقش می‌بندد..

محرم که می‌شود دوباره دلتنگ کبودی خالصانه‌ی زنجیرزنی کودکیم میافتم...

من از کودکی با عشق تو بزرگ شدم، حسین..

من از کودکی با دلتنگی کربلای تو بزرگ شدم، حسین..

من از کودکی با نذری روضه هایت بیمه شدم، حسین...

من از روزی که یاد گرفتم گریه کنم معنی عشق را فهمیدم، حسین..

من از روزی که گریه کردم برمصیبتت، همان روز سند آزادیم هم امضا کردی، حسین..

من و محرم خاطرات مگویی بسیاری داریم...من و حسین عالمی داریم...

من و این روضه هات الحمدلله...

هرچه دارم از محرم و حسین و فاطمه (س) است...

سلام برمحرم...سلام بر لحظه لحظه خاطرات کودکی ام ..

سلام بر لحظه لحظه نفس کشیدن در زیر ولایت، حسین..

 

دلم هوای مادر سادات کرده ...

روز عیدی، منظور عید غدیر و ایام بعد و قبلشه؛ نمیدانم چرا این قدر دلم هوای مادر سادات الگوی تمام ولایت مداران حضرت فاطمه زهرا (س) کرده بود..

غدیر آغاز غربت زهرا (س) بود...غدیر آغاز .... دلم نیامد ادامش بدم...

غدیر آغاز غربت علی (ع) بود...

حاج آقایمان می‌گوید خیلی برایت دعا میکنم برای (!)..

بارها و بارها این دو شعر خوانی رو گوش کردم...شعرخوانی در محضر رهبری..

مادرجان خودت از من آگاهی ... دستم را بگیر...

دانلود شعرخوانی صابرخراسانی..

دانلود شعر خوانی احمد واعظی...