مرقومات

شهادت یک نیاز است

مرقومات

شهادت یک نیاز است

۳۷ مطلب با موضوع «تحلیل» ثبت شده است

سینمای امروز ما خیلی شبیه به اوضاع فوتبال و تیم ملی و لیگ برتر ما شده است.تیم ملی ما هر از چند گاهی یک بازی به قول گزارشگران محترم تماشاگر پسند انجام می دهد یا هر از چند گاهی یادشان میاد که نماینده ی ایران و کشوراسلامیشان هستند به رگ غیرتشان بر می خورد و از روی تعصب نه از روی تاکتیک و برنامه یه بازی زیبا  و خلاصه یه توی دروازه ای و به جام جهانی صعود می کنند و یا در کل 480 بازی که تیم ها در لیگ برتر انجام میدن طبق نظر کارشناسی بنده وسایرین  که کلا 2 یا 3 یا نهایتش 4 بازی (خیلی با اغماض) قشنگ از آب در میاد که هم خدا و  هم تماشگران مردم-  راضی میشن و هم کارشناسان وهم سایر موارد...

کارنامه ی سینمای یک ساله ایران در هر سالی که نگاه می کنیم به سختی می توان یک یا دو فیلم را از بین حدود 50 الی 60 فیلم های اکران شده  پیدا کرد که با همه ی رعایت شاخص های چه تکنیکی و چه محتوایی ، بتوان آن را یک فیلم انقلابی و دینی و همچنین مردم پسند دید. سینمایی که سال هاست با وجود گرفتن جوایز گوناگون از جشنواره های مختلف همچون اسکار و کن و... ولی همچنان در رکود ناشی از کمبود تماشاگر  به سر می برد. زیرا اصالتا فیلم های سینمایی و دوباره اصالتا سینما جایگاهی عمومی دارد و برای عموم مردم است و نه برای عده ای خاص.  طبق آمارهای رسمی و غیر رسمی فقط حدود 2و نیم میلیون مردم سینما می روند. آیا این خود نشان دهنده ی این نیست که مردم خودشان را با سینما و فیلم هایش بیگانه می دانند؟ جدا از مباحث سیاسی چرا فیلم های اخراجی ها و جدایی نادر ازسیمین و آژانس شیشه ای و سایر فیلم هایی که مخاطب را توانسته به خود جلب کند کم ساخته می شود؟ چرا فیلم هایی با محتوای ارزشی و انقلابی و دینی در یک سال کمتر از انگشتان یک دست شده است؟

چرا رسوایی ده نمکی را با کلی بحث و اغماض و تحلیل و با کلی گذشتن و کوتاه آمدن در برابر ارزش ها و به بهانه هایی همچون این که چون فضای سینمای امروز ما فضای آلوده به فساد است در زمره ی فیلم هایی قرار داد که اندکی در جبهه ی انقلاب و سینمای دینی قرار دارند.سینمایی که روزگاری افتخارش آژانس شیشه ای و سفر به چزابه و چندین فیلم دیگر در حوزه ی سینمای انقلاب بود امروز به جایی رسیده است که برای نشان دادن سینمای دینی و سینمای انقلابی باید با نگاه اخراجی ها به مسئله دفاع مقدس و انقلاب نگاه کرد و با نگاه رسوایی و دهلیز و طلا و مس به دین و انقلاب و مذهب نگاه کرد. انقلابی که با ایستادگی بر ارزش ها به وجود آمد امروز سینمایش از واقعیات جامعه اش فاصله گرفته است. جدایی سینما از واقعیات جامعه و پرداختن به موضوعات هجو و نمایش فیلم هایی بعضا ضد اسلام و به سخره گرفتن مسلمانی مردم، خود نمونه دوری از سینما از واقعیات جامعه است. نمایش و رواج عشق های مثلثی و رواج فیلم هایی با محتوای افراطی در مسلمانی مردم و همچنین مبتذل خود نمونه های کوچکی از کارنامه ی سینمایی کشور است. فیلم هایی چون تنهای تنهای تنها (جدیدا اکران شده) و دهلیز و قلاده های طلا و... نقش همان تیم استقلالی را دارد که در اوضاع نابه سامان و وخیم فوتبال ایران به نیمه نهایی لیگ قهرمانان صعود می کند و دیگر توان رقابت را با تیم های کره ای را ندارد و از صعود به فینال باز می ماند. اوضاع و احوال سینمای امروز ما همین وخامت بلکه شایدم بدتر از این هم باشد، را دارد.سینمایی که سالی 2 یا 3 فیلم مطابق ارزش های انقلاب و دین مردم و کشورش بسازد باید به حالش گریه کرد.

نتیجه ی دوری سینما از ارزش ها و اصول انقلاب نتیجه نبود افرادی یا بهتر بگم دوری از افکار وجریان هایی فکری همچون شهید آقا سید مرتضی آوینی است شهیدی که هنوز و هنوز اصول و فکر او در سینما دست نخورده باقی مانده است. کسی که فیلم سازی را جدا از سیر وسلوک و عارف در گاه حق شدن نمی دید.او فیلم و سینما را به درستی هنر تکنولوژیک می خواند و آن را هنری غربی و با ماهیتی متضاد با اسلام و مسلمانی می دید و علاوه بر آموزش تکنیک های سینمایی و فیلم سازی راه مبارزه و  در اختیار گرفتن این هنر برای ایجاد یک سینمای انقلابی ودینی  و ساخت فیلم های ارزشی  در عارف شدن و نماز شب خواندن و پی بردن به اسرارکتاب مصباح الهدایه میدید تا بتوان در وادی سینمای دینی وانقلابی حرکت کرد و از اصول و ارزش ها منحرف نشد. وبرای ساخت فیلمی در باب عرفان و عرفا باید عارف بود زیرا او معتقد بود و می گفت که فیلم بازتاب حالات درونی فیلم ساز است و فیلم ساز زمانی می تواند  فیلمی ذرباب عرفان و عرفا و حتی ارزش ها بسازد که خود با تمام عمق وجودیش به این ارزش ها پی برده باشد.

 پ ن: این مطلب به عنوان سخن دوستان سمعک نشریه انجمنمون چاپ شد.

۴ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۹ مهر ۹۲ ، ۱۹:۲۵
مجتبی مرادی

  ماه عسل برنامه ای که چند سالی از شبکه سوم سیما ساعتی قبل از افطار پخش می شود. این برنامه ظاهرا ساختاری مهمان محور دارد. و داستان هر قسمت آن را مهمان هایی با سلایق گوناگون و از قشر های گوناگون شکل می دهند. اما به نظر می­رسد مجری آن مهمترین چالش هر ساله­ی آن است.

این برنامه که توانسته با شیوه ی خاص خود ببننده های فراوانی را در این چند ساله جذب کند تقریبا از سیستم «یکی در میان علیخانی» برای مجریانش استفاده می­کند و امسال هم با توجه به اینکه سال گذشته سید علی ضیا  اجرای آن را بر عهده داشت، لاجرم نوبت به علیخانی رسیده است.

اما برنامه دارای ایراداتی است و می توان با برطرف کردن آن به تاثیرگذاری هرچه بیشترش کمک کرد.

1) این برنامه در انتخاب سوژه های خود به جز تعدادی اندکی نتوانسته سوژهایی در عین خاص بودن، ارزشی انتخاب کند. متاسفانه حتی گاهی صرف اخلاقی نگاه کردن به مسائل این برنامه را به سمت سکولار شدن سوق داده و این برای جامعه اسلامی خطرناک است . حتی این برنامه می توانسته با نگاه عمیق تری به مشکلات امروز جامعه ی ما برنامه های هدف­مندتری برای مخاطبان خود تهیه کند ولی گاها  پرداختن به بعضی مسائل که صرفا جذب مخاطب یا سرگرمی دارد در این برنامه سبب شده که این برنامه از مسیر اصلی خود که تاثیرگذاری حداکثری است، منحرف شود و نتواند به درستی از این ساعات پر برکت و سر شار از معنویت که راه  تاثیر گذاشتن بر مخاطب باز تر است، بهره ببرد. این برنامه با دید بازتر می تواند با طرح مسائلی همچون امربه معروف در قالب دعوت از مهمان هایی همانند یک از خانم هایی که در جریان امر به معروف ضربه دیده اند که این روزها در هیاهوی مسائل سیاسی و بی توجهی مسئولین و حتی نیروی انتظامی گم شده اند، به احیای این واجب فراموش شده کمک زیادی کند و از این ساعات پر طرفدار بهترین استفاده را بکند.

 مگر پرداختن به یکی از این خانم هایی که جانشان را به خاطر دینشان به خطر انداخته ارزش کمتری از دعوت دو زوج کوهنورد یا نمونه هایی همچون این را دارد؟    

2) اما  نقد بعدی که می توان وارد کرد این است که مجری این برنامه با اینکه از مجریان توانای سیما است، متاسفانه یا توانایی انتقال حالات معنوی هنگام افطار را به مخاطب خود ندارد یا نمی­خواهد داشته باشد. آیا مجری­ای که اجرای برنامه­ی نوروز را بر عهده دارد نباید تفاوتی میان آن فضا و اجرای ویژه برنامه­ی افطار قائل شود. این شاید گمشده­ای باشد که تهیه کنندگان ماه عسل همواره به دنبال آنند و در نا خودآگاه­شان متوجه کمبود در نحوه­ی اجرا می­شوند ولی راه تعویض مجری را اشتباه طی می­کنند. و البته عوض شدن مجری این برنامه در هر دوره موکد این قضیه است. گرچه شاید برای تیم "ماه عسل" احسان علیخانی با توجه به توانایی اجرای مناسب، گزینه­ی مناسبی برای رجوع باشد. ولی نکته­ی اصلی همان حل نشدن مجری در فضای معنوی پیش از افطار است. نمونه­ی خوبی برای حل شدن مجری در برنامه­ای معنوی را می­توان مجری سال های قبل برنامه سحرگاهی شبکه یک دانست. همان "آقای جمشیدی" که کاملا در برنامه حل می شد و حس معنوی لحظات سحر را به زیبایی به مخاطب خود منتقل می کرد.

3) البته در هر صورت نمی‌توان تعداد بینندگان بالای این برنامه را نفی کرد ولی علاوه بر حضور سوژه­های جذاب – معروف و یا خارق العاده- از دلایل پرطرفدار شدن این برنامه ضعف سایر شبکه ها و عدم برنامه ریزی درست آنها برای برنامه های هنگام افطار است. اینجاست که تنها برنامه­ی زمان افطار شبکه های اصلی سیما توانسته است مخاطب زیادی را به خود جذب کند و نباید به طرفداران زیاد این برنامه دلخوش کرد زیرا مخاطب تنها انتخاب را برای برنامه­های هنگام افطار دارد و برنامه های شبکه های استانی نیز نتوانسته اند آنچنان که باید و شاید راضی کننده باشند.

پی‌نوشت: برای آنکه استقبال از این موضوع بیشتر شود مخاطبین نیز می توانند با ارسال پیامک به 20000355 و یا تماس تلفنی با 27863000 و یا ارسال پست الکترونیکی به آدرس maheasal@tv3.ir درخواست دعوت این خانم ها را در برنامه ماه عسل داشته باشند.

پ ن : در نوشتن مطلب دوست خوبم و عزیزم و گلم و .... علی آقای کرد خیلی کمکم کردند.

پ ن : این مطلب در خبرنامه دانشجویان ایران

رجانیوز
صابرنیوز
تی نیوز
۱ نظر موافقین ۴ مخالفین ۰ ۰۵ مرداد ۹۲ ، ۱۰:۳۳
مجتبی مرادی
-->